- پینه دوز
- آنکه کفشهای پاره را اصلاح کند
معنی پینه دوز - جستجوی لغت در جدول جو
- پینه دوز
- کسی که پیشه اش پینه کردن کفش های پاره و کهنه است، پاره دوز، لاخه دوز،
برای مثال گر به غریبی رود از شهر خویش / سختی و محنت نبرد پینه دوز ، در علم زیست شناسی حشرۀ کوچک سرخ رنگ با چهار بال که دو بال ضخیم آن بر روی دو بال نازک قرار دارد و از شته های درختان تغذیه می کند، کفش دوز(سعدی - ۱۲۱)
- پینه دوز
- پاره دوز، کسی که کفش های کهنه و پاره را می دوزد
- پینه دوز
- حشره کوچکی که بر پشت سرخ رنگ آن خال های سفید دارد، روی درخت زندگی می کند و از شته آن تغذیه می کند. کفش دوزک هم گویند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل و شغل پینه دوز
پاره دوزی، شغل و عمل پینه دوز
آنکه کفشها را وصله کند پینه دوز لاخه دوز وصله گر، تن پرست
دوزنده پرده
کسی که پارچه کهنه و خرقه و امثال آن دوزد کهنه دوز
آنکه پیراهن دوزد پیراهن دوز
دوختن بادامه های ابریشم دو نیمه شده بر پارچه مخملی، دوختن قطعاتی از بادآنچه پیله میان نقوش و تصاویر بر قطعه مخملی
کسی که رویه و ته گیوه را به هم می دوزد
غم و اندوه سخت که دل را آزرده سازد، سوزانندۀ سینه
کسی که در دل از کسی کینه دارد، کینه کش، انتقام گیرنده
انتقام گیرنده
آنکه گیوه سازد
پینه دوز، تن پرست
کسی که پیشه اش پینه زدن به کفش یا جامه است، پینه دوز، لاخه دوز
Resentful, Spiteful
ressentido, rancoroso
nachtragend
urażony, mściwy
обидчивый , злопамятный
злісний , злопам'ятний
resentido, rencoroso
rancunier
rancoroso, vendicativo
wrokig, wraakzuchtig
नाराज , द्वेषपूर्ण
원한을 품은 , 원한이 있는
כועס , נקמני
怨恨的 , 恶意的
怨んでいる , 恨み深い